در سونامی ژاپن وقتی گروه نجات زن جوان را زیر آوار پیدا کرد او مرده بود اما کمک رسانان زیر نور چراغ قوه چیز عجیبی دیدند زن با حالتی عجیب به زمین افتاده,زانو زده و حالت بدنش زیر فشار آوار کاملا تغیر یافته بود,ناجیان تلاش می کردند جنازه را بیرون بیاورند که گرمای موجودی ظریف را احساس کردند, چند ثانیه بعد سرپرست گروه,دیوانه وار فریاد زد!بیایید!زود بیایید!یک بچه اینجاست بجه زنده است,وقتی آوار روی جنازه ی مادر کنار رفت دختری از زیر آن بیرون کشیده شد,مردم وقتی بچه را بغل کردند یک تلفن همراه از لباسش به زمین افتاد که روی صفحه ی شکسته آن این پیام دیده می شد:عزیزم اگر زنده ماندی هیچ وقت فراموش نکن که مادر با تمامی وجودش دوستت داشت...

این زن زمانیكه جمله دوستت دارم را از همسرش شنید به زندگی بازگشت .



یك زن امریكایی كه به دلیل حمله قلبی در گذشته بود با بازگشتش به زندگی بعد از 45 دقیقه مرگ مغزی پزشكان و خانواده اش را شوكه كرد.

خانواده لورا بیلی زمانیكه دیدند سه ساعت تلاش تیم پزشكی برای احیای وی نتیجه بخش نبوده ناامید شدند و دور تخت وی جمع شدند تا برای همیشه با او خداحافظی كنند چرا كه به گفته پزشكان این زن 49 ساله مرده بود.

بعد از گذشت 45 دقیقه از این حالت حزن و اندوه شوهر ناامید این زن با اشك برای آخرین بار جمله دوستت دارم را در گوش وی زمزمه كرد و بعد از آن بود كه رنگ خانم لورا شروع به تغییر كرد. پلك چشمانش حركت كرد و دست دخترش را به آهستگی فشرد.

خانواده مضطرب وی تا دیدن این صحنه سریعا دكترها را خبر كردند و بعد از معاینات معلوم شد وی به دنیا برگشته است و به همین دلیل به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شد. دكترها میگویند: این چیزی شبیه معجزه است و خیلی كم اتفاق می افتد كسی در این شرایط دوباره به زندگی بازگردد.

این گونه وقایع جای بس تامل در زندگی ما دارد ...

در سال ۲۰۰۵ ، دیوید کو توسط شان پارکر یکی از توسعه دهندگان اصلی فیس بوک استخدام شد تا در اولین دفتر این شبکه اجتماعی واقع در پالو آلتو، یک نقاشی دیواری بکشد. وقتی این نقاشی دیواری به پایان رسید پارکر دو راه برای پرداخت هزینه این نقاشی دیواری به دیوید کو پیشنهاد کرد، اول اینکه هزینه کارش را نقدا" دریافت کند و دوم اینکه درصد ناچیزی از سهام فیس بوک به نام او شود. در آن زمان فقط یکسال از تاسیس شبکه اجتماعی فیس بوک گذشته بود و این وب سایت فقط مختص دانش آموزان و دانشجویان دانشگاه بود . در آن روزها این وب سایت شهرت چندانی نداشت و به همین دلیل هیچ درآمدی از راه درج آگهی و تبلیغات سایر شرکتها کسب نمی کرد و حتی دکمه "پسندیدم" هم هنوز به این شبکه اجتماعی اضافه نشده بود.

اما دیوید کو ترجیح داد ریسک کند و بجای دریافت پول نقد گزینه دریافت سهام را انتخاب کرد.
بنابراین دیوید کو ۱/۰ درصد از سهام کمپانی فیس بوک را دریافت کرد و از آن پس به عنوان مشاور در دفتر این شبکه اجتماعی مشغول به کار شد. در حال حاضر اگر بخواهیم سهم دیوید کو از کمپانی فیس بوک را بر حسب دلار محاسبه کنیم حدود ۲۰۰ میلیون دلار خواهد بود شاید این مبلغ در مقایسه با ثروت بسیاری از افراد مشهور جهان چندان قابل توجه نباشد اما اگر این نکته را هم درنظر بگیریم که دیوید کو قبل از کشیدن این نقاشی فقیر و بی خانمان بود ، کسب این موفقیت و بدست آوردن این پول هنگفت واقعا" عجیب و باور نکردنی است.

وقتی ارزش سهام های فیس بوک محاسبه شد و ارزش سهام دیوید کو نیز مشخص شد ، او تعجب و نا باوری خود را در وبلاگش شرح داد:
"نمی دانم شما هم تا بحال در چنین موقعیتی قرار گرفته اید یا نه؟ در آستانه برشکستگی و نابودی هستید و از همه چیز نا امید شده اید، دیگر هیچ چیز را باور نمی کنید و گمان می کنید که هیچ اتفاق خوشایندی به نام شانس و اقبال وجود ندارد که ناگهان یک اتفاق بسیار خوب در زندگیتان رخ می دهد و همه چیز را متحول می کند."
داستان موفقیت دیوید کو یک داستان واقعی اما باورنکردنی از زندگی هنرمندی است که از یک انسان فقیر به یک فرد ثروتمند تبدیل شد